هرچه بالا ببرد هرچه سری را پسری
دوشنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۶ ق.ظ
هرچه بالا ببرد هرچه سری را پسری
خم کند گاه به آنی کمری را پسری
دیده ای پشت در خانه به خود می بالی
روی تو باز کند چون که دری را پسری
دوست دارد به پسر اول سر عرضه کند
هرچه آموخته از هر هنری را پسری
لحظه ی جنگ،پدر دست گرفته ست به چشم
چونکه برداشته باشد سپری را پسری
از عمو یاد گرفته ست به ابرو و به تیغ
شیوه ی کشتن عباس تری را پسری
دو قدم پیش پدر رفته و با میل خودش
دور انداخته بر نیزه سری را پسری
کربلا صحنه ی جنگی ست که یک بار نشد
از شهیدی برساند خبری را پسری
علی اکبر بعد از علی اصغر اینسان
سخت تر کرده نبود پسری را پسری
پسری را پدری برده به کرات ولی
نشده تا که بیارد پدری را پسری
مهدی رحیمی
۹۵/۰۷/۱۹