هرگز به مو سپیدی این رو سپید نیست
پنجشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۴۰ ق.ظ
هرگز به مو سپیدی این رو سپید نیست
آنکس که تربت پسرش ناپدید نیست
برفی که جای خاک به گیسو نشسته است
برف است، برف پیری، برف امید نیست
ای مرد! مادر تو جوان بود پیر شد
این معجزات از غم دوری بعید نیست
ساعت، سکوت، سردی و سختی و صبر و سوز
این هفت سین سفره، سزاوار عید نیست
از آفتاب هر چه نوشتند شرح اوست
از وصف نور هر چه بگویم جدید نیست
همراه هر صدای دری مرد و زنده شد
حالا بگو که مادرت آیا شهید نیست؟
امیرعلی سلیمانی
آنکس که تربت پسرش ناپدید نیست
برفی که جای خاک به گیسو نشسته است
برف است، برف پیری، برف امید نیست
ای مرد! مادر تو جوان بود پیر شد
این معجزات از غم دوری بعید نیست
ساعت، سکوت، سردی و سختی و صبر و سوز
این هفت سین سفره، سزاوار عید نیست
از آفتاب هر چه نوشتند شرح اوست
از وصف نور هر چه بگویم جدید نیست
همراه هر صدای دری مرد و زنده شد
حالا بگو که مادرت آیا شهید نیست؟
امیرعلی سلیمانی
۹۵/۰۷/۰۸