هر که بی دوست میبرد خوابش
سه شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۵۴ ب.ظ
هر که بی دوست میبرد خوابش
همچنان صبر هست و پایابش
خواب از آن چشم، چشم نتوان داشت
که ز سر برگذشت سیلابش
نه به خود میرود گرفته ی عشق
دیگری میبرد به قلابش
چه کند پایبند مِهر کسی
که نبیند جفای اصحابش
هر که حاجت به درگهی دارد
لازم است احتمال بوّابش
ناگزیر است تلخ و شیرینش
خار و خرما و زهر و جُلاّبش
سایر است این مَثل که مستسقی
نکند رود دجله سیرابش
شب هجران دوست ظلمانیست
ور برآید هزار مهتابش
برود جان مستمند از تن
نرود مُهر مِهر احبابش
سعدیا گوسفند قربانی
به که نالد ز دست قصابش
سعدی
۹۶/۰۸/۰۲