هر که در زنجیر آن مشکین سلاسل ماند، ماند
جمعه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳ ب.ظ
هر که در زنجیر آن مشکین سلاسل ماند، ماند
عقدهای کز پیچ و تاب زلف در دل ماند، ماند
پاکشیدن مشکل است از خاک دامنگیر عشق
هر که را چون سرو اینجا پای در گل ماند، ماند
ناقص است آن کس که از فیض جنون کامل نشد
در چنین فصل بهاری هر که عاقل ماند، ماند
میبرد عشق از زمین بر آسمان ارواح را
زین دلیل آسمانی هر که غافل ماند، ماند
تشنه ی آغوش دریا را تنآسانی بلاست
چون صدف هر کس که در دامان ساحل ماند، ماند
برنمیگردد به گلشن شبنم از آغوش مهر
هر که صائب محو آن شیرین شمایل ماند، ماند
صائب تبریزی
۹۴/۰۳/۲۲