هفت سینی چیده ام با سین سیب عاشقی
يكشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۴، ۰۶:۴۰ ب.ظ
هفت سینی چیده ام با سین سیب عاشقی
سنبلم هم می دهد عطر عجیب عاشقی
مثل سیر و سرکه می جوشد دلم این لحظه
با تیک تاک ساعت و حس غریب عاشقی
توی ذهن آینه تنها تو افتادی و بس
حرفی از من بود اگر یعنی فریب عاشقی
سبزه را از سکه می اندازد این چشم شما
پر شده از سکه های شانس جیب عاشقی
ماهی تنگ بلورم خواب دریا دیده است
تشنه می میرد لب دریا شکیب عاشقی
عرصه خالی نوبت تک تازی ما هم رسید
می مکد فعلا سماقش را رقیب عاشقی
آمدیم تا قله قاف و از اینجایش به بعد
چرخ ما افتاده دیگر توی شیب عاشقی
نوبهار است ای گلم با بلبلت حرفی بزن
مرده بر می خیزد از جا با نهیب عاشقی
۹۴/۰۱/۰۲