همیشه برده، خواه تو، همیشه مات، خواه من
دوشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۴۱ ب.ظ
همیشه برده، خواه تو، همیشه مات، خواه من
بچین، دوباره میزنیم، سفید تو، سیاه، من
ستارههای مهره و مربّعات روز و شب
نشستهام دوباره روبهروی قرص ماه، من
پیاده را دو خانه تو وَ من یکی، نه بیشتر
همیشه کلّ راه تو، همیشه نصف راه، من
تمسخر و تکان اسب و اندکی درنگ، تو
نگاه و دست بر پیاده باز هم نگاه، من
یکی تو و یکی من و یکی تو و یکی نه من
دوباره روسفید تو، دوباره روسیاه، من
دوباره شاد لذّت نبرد تن به تن تو و
دوباره شرمسار ارتکاب این گناه، من
تو بردهای و من خوشم که در نبرد زندگی
تو هستی و نماندهام دمی بدون شاه، من
غلامرضا طریقی
بچین، دوباره میزنیم، سفید تو، سیاه، من
ستارههای مهره و مربّعات روز و شب
نشستهام دوباره روبهروی قرص ماه، من
پیاده را دو خانه تو وَ من یکی، نه بیشتر
همیشه کلّ راه تو، همیشه نصف راه، من
تمسخر و تکان اسب و اندکی درنگ، تو
نگاه و دست بر پیاده باز هم نگاه، من
یکی تو و یکی من و یکی تو و یکی نه من
دوباره روسفید تو، دوباره روسیاه، من
دوباره شاد لذّت نبرد تن به تن تو و
دوباره شرمسار ارتکاب این گناه، من
تو بردهای و من خوشم که در نبرد زندگی
تو هستی و نماندهام دمی بدون شاه، من
غلامرضا طریقی
۹۴/۱۰/۲۱