همین که کنارم قدم میزنی ...زمین و زمان را بهم میزنی
چهارشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۱ ب.ظ
همین که کنارم قدم میزنی ...زمین و زمان را بهم میزنی
تو زیباترین شعر من میشوی..زمانی که از عشق دم می زنی
خیابان بی انتهای غزل...به عشق تو امشب چراغانی است
دلم بیقرار قدم های توست...قراری که هر شب بهم میزنی
تو فردای شبهای یک شاعری ...که از انتظار تو خوابش نبرد
بیاد تو شبها قدم می زند تو هم در خیالش قدم میزنی
حضور تو یعنی رسیدن به صبح...از این معبر تنگ دلواپسی
شبیه خدا سرنوشت مرا...تو اینگونه داری رقم میزنی
محسن مهر پرور
۹۵/۰۴/۱۶