هوا خواه توام ای جان ومیدانم که میدانی
چهارشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۱۲ ق.ظ
هوا خواه توام ای جان ومیدانم که میدانی
که هم نادیده میبینی وهم ننوشته میخوانی
ملامت گو چه دریابد میان عاشق ومعشوق
نبیند چشم نا بینا خصوص اسرار پنهانی
بیفشان زلف وصوفی را به پابازی ورقص اور
که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی
گشاد کار مشتاقان دران ابروی دلبنداست
خدا را یک نفس بنشین گره بگشا زپیشانی
ملک درسجده ادم زمین بوس تو نیت کرد
که در حسن تو لطفی کرد بیش از حد انسانی
چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است
مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی
دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت
ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که در مانی
ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست
بکش دشواری منزل به یاد عهد اسانی
خیال چنبر زلفش فریبت میدهد حافظ
نگر تا حلقه اقبال نا ممکن نجنبانی
حافظ
۹۵/۰۸/۰۵