هیچ جز یاد تو رؤیای دلاویزم نیست
جمعه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۱۲ ب.ظ
هیچ جز یاد تو رؤیای دلاویزم نیست
هیچ جز نام تو حرف طرب انگیزم نیست !
عشق می ورزم و می سوزم و فریادم نه !
دوست می دارم و می خواهم و پرهیزم نیست
نور می بینم و می رویم و می بالم شاد
شاخه می گسترم و بیم ز پائیزم نیست
تا به گیتی دل ِ از مهر تو لبریزم هست
کار با هستیِ از دغدغه لبریزم نیست
بخت آن را که شبی پاک تر از باد سحر،
با تو، ای غنچه نشکفته بیامیزم نیست
تو به دادم برس ای عشق، که با این همه شوق
چاره جز آنکه به آغوش تو بگریزم نیست
فریدون مشیری
۹۵/۰۲/۳۱