هم‌قافیه با باران

هیچ حرفی درسکوت چهره ی زردش نداشت

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۸:۰۴ ب.ظ
هیچ حرفی درسکوت چهره ی زردش نداشت
این شب تیره پیامی از دل و دردش نداشت

آسمان می خواستم از چشم هایش لب به لب
آسمان ,خورشید را در باور سردش نداشت

اعتقادِ اینکه من می خواهمش از جان و دل
آنکه با فنجان چایی تلخ آوردش نداشت

من شدم سیاره ی چشم سیاهش, جذبه ای
در میان بازوان آسمان گردش نداشت

دیدمش با یک نفر باشوق دارد می رود
دست در دستانِ آنکه آرزو کردش نداشت

سید مهدی نژادهاشمی
۹۴/۰۶/۱۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران