وزگاری ست که دردت شده در من جاری
جمعه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۲۱ ب.ظ
وزگاری ست که دردت شده در من جاری
زجرکُش کرده مرا بستر این بیماری
باورت می کنم ای عشق! تو هم باور کن
دلم از دست تو برداشته زخمی کاری
من به شهریور چشم تو ارادت دارم
تو به دی ماه دلم گوشه ی چشمی داری؟
همچنان کشته ی مژگان توأم، حرفی نیست
گرچه این هم شده دیگر سخنی تکراری
پُشتگرمم به تو، گرمای تموزی انگار
پُشتگرمم به تو ای عشق! اگر بگذاری
جواد کلیدری
۹۴/۰۶/۱۳