هم‌قافیه با باران

وقتی تو از راه آمدی عشق اتّفاق افتاد

جمعه, ۱ دی ۱۳۹۶، ۱۱:۲۱ ب.ظ
وقتی تو از راه آمدی عشق اتّفاق افتاد
یک شهر از شوقت به شور و اشتیاق افتاد

جاری شدی مثل بهاری در غزل‌هایم
انگار جانی تازه در رگ‌های باغ افتاد

دلبسته‌ی چشم تو بودن اتّفاقی نیست
آیینه عاشق شد که دنبال چراغ افتاد

از آتش عشقت ندارم هیچ پروایی
هیزم به رسم عشقبازی در اجاق افتاد

چیزی به جز این شعرها باقی نخواهد ماند
حتّی اگر روزی میان ما فراق افتاد

تنها تو می‌فهمی چرا من دوستت دارم!
تنها تو می‌دانی چرا این اتّفاق افتاد!

سعید ایران نژاد
۹۶/۱۰/۰۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران