هم‌قافیه با باران

وقتی که تو مال کسی باشی، مال کسی باشی که دیگر نیست
مثل پرنده در قفس باشی، بال کسی باشی که دیگر نیست

وقتی که کارت غصه خوردن شد، در ابتدای کوچه ی تقدیر
یا در سکوت جاده های شب، قال کسی باشی که دیگر نیست

وقتی سرت گرم خیالات است، وقتی دلت سرد خیال اوست
سخت است لب می بندی و هرشب، لال کسی باشی که دیگر نیست

وقتی <<الف>> باشی و یکباره، دنیا جدایی را به نامت زد
حالا تمام عمر خود باید، <<دال>> کسی باشی که دیگر نیست

وقتی تو باشی و غمی تلخ و، حافظ غزل خوان غم هجران
تو باشی و تنهایی و حسرت، فال کسی باشی که دیگر نیست


وقتی که یَل باشی و رودابه پشت تو را خالی کند، دیگر
سخت است اینکه پهلوان باشی، زال کسی باشی که دیگر نیست

وقتی که لیلایت رهایت کرد، دنیا به کامت نیست باید که
دیگر همیشه مست از عطر، شال کسی باشی که دیگر نیست

باید پس از این بین یک خانه، تنها کنار پنجره با اشک
شبهای تلخی را خبر دار از، حال کسی باشی که دیگر نیست

باید شبیه زنده ای بی جان، باید شبیه روحِ سرگردان
کوچه به کوچه در تمام شهر، دنبال کسی باشی که دیگر نیست

مصطفی گودرزی

۹۴/۰۵/۰۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران