هم‌قافیه با باران

وقتی که خاطرخواه تو بوده است یزدان هم

چهارشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۵۸ ب.ظ

وقتی که خاطرخواه تو بوده است یزدان هم
من ایستادم تا بریزم پای تو جان هم

منهای شرح فضل تو مشتی ورق هستند
انجیل و تورات و زبور و لوح و قرآن هم

پیش خدا ارزش ندارد بی ولای تو
حتی نماز و روزه حتی دین و ایمان هم

طفلی چطور از رعد و برق ساده می ترسد
از ضربه شمشیر تو مردان میدان هم

انگشتری را که تو بخشیدی به آن سائل
یک بار قبلا هدیه دادی به سلیمان هم

عرض ارادت جز به مردن نیست در محشر
آنجا که سجده می کند سوی تو شیطان هم

حتی سر میثم به روی دار هم میگفت
باید بپردازند مجنون هات تاوان هم

حسین صیامی

۹۴/۰۵/۲۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران