هم‌قافیه با باران

وقت آنست که از خانه به بازار شویم

يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۰۳ ب.ظ
وقت آنست که از خانه به بازار شویم
<خرقه و سبحه فروشیم و بخمّار شویم
قدحی باده بنوشیم چه هوشیار، چه مست
<همچنان از در خمّار به گلزار شویم
صبحگاهان بنشانیم ز سر رنج خمار
<بعیادت بسر نرگس بیمار شویم
با پریروی پریزاد به گلگشت بهار
<ناپدید از نظر خلق بیک بار شویم
بلبل آشفته و مستانه سراید غزلی
<مست و آشفتۀ آن بادۀ گلنار شویم
واعظ شهر اگر منکر می خوردن ماست
<ما هم از گفتۀ او بر سر انکار شویم
محتسب گر نکند حلم و صفا با رندان
<با دف و چنگ و نی‌اش در صف پیکار شویم
سودی از گفته ندیدیم مگر تا قدری
لب ز گفتار ببندیم و بکردار شویم
گوهر بحر عطائیم چو خود نشناسیم
گوهر خویش ز بیگانه خریدار شویم
ای صبوحی طلب عشق ز بیگانه مکن
می‌توانیم که اندر طلب یار شویم
شاطر عباس صبوحی
۹۳/۱۲/۲۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران