هم‌قافیه با باران

پیچیده دراین دشت عجب بوی عجیبی

سه شنبه, ۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۳:۵۱ ب.ظ

پیچیده دراین دشت عجب بوی عجیبی

بوی خوشی از نافه ی آهوی نجیبی


یا قافله ای رد شده بارش همه گلبرگ

جامانده از آن قافله عطر گل سیبی


یک شمه شمیم خوش فردوس ..نه پس چیست 

پس چیست عجب بوی خداوند فریبی


کی لایق بوی خوشی از کوی بهشت است 

جانی که ازاین عطر نبرده است نصیبی


این گل گل صدبرگ نه هفتاد و دو برگ است 

لب تشنه و تنهاست چه مضمون غریبی


با خط چلیپای پرازخون بنویسید 

رفته است مسیحایی بالای صلیبی


پیران همه رفتند جوانان همه رفتند

جز تشنگی انگار نمانده است حبیبی


گاهی سر نی بود و زمانی ته گودال 

طی کرد گل من چه فرازی چه نشیبی


* اگر نام شاعر را می دانید به ما اطلاع دهید. با تشکر

۹۳/۰۸/۰۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران