پی یک اشتباه ناجورم ! باغ ممنوع سیب میخواهم !
سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۵۸ ب.ظ
پی یک اشتباه ناجورم ! باغ ممنوع سیب میخواهم !
تا بفهمند نازنین منی ، قد زلفت رقیب میخواهم !
مادرم گفت : دل نبند و برو ، هر کجا روی نازنینی هست
آه مادر ! دلم ز دستم رفت ، ختم امن یجیب میخواهم !
پدرم گفت : بچه جان بس کن ! حرف های عجیب میشنوم !
آه آری پدر ، عجیب ، عجیب ، خاطرش را عجیب میخواهم !!
باز فر میخورند دور سرم ، این قوافی : حبیب ، عجیب ، غریب ....
آه مادر ، پدر ، مریض شدم ، به گمانم طبیب میخواهم !
بعد از این عاشقانه خواهم گفت ، بعد از این قهوه خانه خواهم رفت !
باغ ممنوع سیب پیشکشم !دود نعنا دو سیب میخواهم !!
حسین جنتی
۹۳/۱۱/۱۴