هم‌قافیه با باران

چرا من؟... خب! چرا نه؟ من شما را... راستش خانم!
(همین اوّل چه آسان ناگهان شد دست و پایم گم)

چرا تو؟ خب نمی‌دانم!... نمی‌دانی؟!... نه! می‌دانم!
ولی آخر چگونه منطقی شرحش دهم خانم؟!

منی که شاعرم خیر سرم، لالم! در این فکرم،
چه می‌گویند یعنی این مواقع باقی مردم؟

چه می‌گویند از حسّی که چیزی فوق تفسیر است؟ 
گمانم باز پرسیدی برای دفعه‌ی دوّم،

چرا من؟... شک ندارم خوب می‌دانی چرا، امّا
دلت می‌خواهد از من بشنوی که...


رضا احسان‌پور 

۹۴/۰۷/۰۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران