هم‌قافیه با باران

چشم‌ها حس ِدروغی را تعارف می‌کنند

چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۲۶ ب.ظ

چشم‌ها حس ِدروغی را تعارف می‌کنند

تا که بر هر چشم، بیش از حد توقف می‌کنند


عشق نامش نیست، این بازی بی‌شرمانه‌ای‌ست

شرم بر آن‌ها که در بازی، تخلّف می‌کنند


چشم تا وا می‌شود، دل ساده می‌ریزد فرو

قصر ِبی دروازه را راحت تصرّف می‌کنند


ناگهان آن‌ها که اظهار ِارادت کرده‌اند

می‌روند و ساده اظهار ِتأسف می‌کنند


شعر برمی‌خیزد آنجایی که در ما حرف‌ها

برنمی‌خیزند و احساس ِتکلّف می‌کنند


عاقبت دستانمان رو می‌شود با شعرها

مثل ِچشمانی که بعد از گریه‌ها پُف می‌کنند


سجاد رشیدی‌پور

۹۴/۰۱/۲۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران