چشیده از غم ایام، گرم و سرد، منم
جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۲۵ ب.ظ
چشیده از غم ایام، گرم و سرد، منم
شکست خورده ی خشنود این نبرد منم
یکی بهار و یکی هم خزان، چه باید کرد؟
تو سبز باش عزیز دلم که زرد منم
به رقص پا شدی و روی خاک غلتیدم
به روی دامن این روزهات "گرد" منم
اگرچه از همه بی تاب تر دل من بود
کسی که با تو خداحافظی نکرد منم
سوار خسته ای از پشت سر صدایت زد
برو به راه خودت یار... برنگرد... منم!
محمدرضا طاهری
۹۶/۰۲/۲۲