هم‌قافیه با باران

چه کردی با خودت چاوش خون خاک بی زائر

شنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۵۲ ب.ظ

چه کردی با خودت چاوش خون خاک بی زائر
چه کردی با خودت بغض خیابونای بی عابر

موذن زاده داره رو مزارت نوحه میخونه
چه کردی با خودت آوازه خون شهر بی شاعر

چه دردی میکشه عاشق فقط پاییز میدونه
خراسون از چه میناله فقط چنگیز میدونه

عذاب هرزه رویی رو گل جالیز میدونه
موذن زاده داره رو مزارت نوحه میخونه

منو بعد تو بادای پریشون خون بغل کردن
گل طوفان شدم موج منو اوج غزل کردن

وجودم آش و لاشه انفجارای دمادم شد
پس از تو روی من بمبای خنثی هم عمل کردن

نگاه کن من همون کوهم که روزی پرپرم کردی
دل آتش زبونم کو چرا خاکسترم کردی

نگاه کن این همون کوهه که آخر پرپرش کردی
چرا خاکسترش کردی چرا خاکسترش کردی

گمونم واژه ها مغز منو میدون مین کردن
نگو تو جمجمم افراد استالین کمین کردن

حلالم کن تو ای پای جنون سر به دار من
که دیدار تو ممکن نیست حتی بر مزار من

على اکبر یاغى تبار

۹۵/۰۵/۰۲
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران