هم‌قافیه با باران

چون آفتاب خزانی، بی تو دل من گرفته‌ است

سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۳۶ ب.ظ

چون آفتاب خزانی، بی تو دل من گرفته است
جانا ! کجایی که بی تو، خورشید روشن گرفته است ؟

این آسمان بی تو گویی، سنگی است بر خانه امروز
سنگی که راه نفس را، بر چاه بیژن گرفته است

از چشم می گیرم آبی  تا پای تا سر نسوزم
زین آتش سرکشی که در من به خرمن گرفته است

ترسم نیایی و آید ،  خاکستر من به سویت
آه از حریقی که بی تو در سینه دامن گرفته است

از کُشتنم  دیگر انگار، پروا  نمی داری  ای یار !
حالی که این دیر و دورت، خونم به گردن گرفته است

چون خستگان زمین گیر، تن بسته دارم به زنجیر
بال پریدن شکسته است، پای دویدن گرفته است

آه ای سفر کرده ! برگرد،  ای طاقتم برده، برگرد
برگرد کاین بی قراری، آرامش از من گرفته است

حسین منزوی

۹۵/۰۲/۱۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران