هم‌قافیه با باران

چون خواسته در لحظه ی دیدار بمیرم

چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۳۴ ق.ظ

چون خواسته در لحظه ی دیدار بمیرم

ای کاش به جان کندن بسیار بمیرم
 

من مست به دنیای شما آمده بودم

تقدیر بر آن نیست که هشیار بمیرم

 
چون سایه به بی مهری خورشید عجینم

غم نیست که در لحظه ی دیدار بمیرم

 
بیمارِ تو ام ، درد به جز عشق ندارم

عشق است!... رهایم کن و بگذار بمیرم


 

محمدرضا طاهری

۹۴/۰۱/۰۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران