هم‌قافیه با باران

چون واگنی فرسوده در راه آهنی خالی

شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۲۴ ب.ظ

چون واگنی فرسوده در راه آهنی خالی
از من چه باقی مانده جز پیراهنی خالی؟

دارد فرو میریزد اجزای تنم در من
آن طور که دیواره های معدنی خالی

چون آخرین سربازِ شهری سوخته یک عمر
جنگیده ام در مرزهای میهنی خالی

حالا که سر چرخانده ام در باد می‌بینم
پشت سرم شهری‌ست از هر روشنی خالی

گنجایش این جام ها اندازه ی هم نیست
من استکانم شد به لب تر کردنی خالی

آن باغبانم که پس از یک عمر جان کندن
از باغ بیرون آمدم با دامنی خالی...

پانته آ صفایی

۹۵/۰۳/۲۲
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران