چو ناله های دلم کارگر نخواهد بود
شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۰ ب.ظ
چو ناله های دلم کارگر نخواهد بود
شب سیاه غزل را سحر نخواهد بود
چه میطلبد شور زشعر های بی شیرین
به خاطری که حزین است شعرترنخواهد بود
طبیب بی خردی کرد و نهی سیگارم
مرا زآمدن مرگ خوب تر نخواهد بود
کویر بوده ام و هستم و کویر خواهم ماند
دگر زبارش باران خبر نخواهد بود
دوروز فرصت عشق و جنون و هرکاری
به سر رسیده ووقتی به سر نخواهد بود
چو آب رفته بجویی مسافراست عمرم
و هرکه رفته از این ره دگر نخواهد بود
خدای پشت وپناهش مسافرم رفتم
زنام من زغزلها اثر نخواهد ماند
حسین مرادی
۹۴/۰۳/۳۰