کدخدا میگوید از اینجا نرو ـ یک ناشناس،
دوشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۵۹ ب.ظ
کدخدا میگوید از اینجا نرو ـ یک ناشناس،
با بهار و گل میآید سال نو یک ناشناس
با خودم میگویم ای شاعر! تو تنها نیستی
توی دنیا هست حتماً مثل تو یک ناشناس
با صدای ساعتِ قلبم از این پس مایلم
بشمرم این لحظهها را تا سه! دو! یک!... ناشناس،
میرسد میپرسم ای خوبِ جنوبی کیستی؟
خیره میماند و میگوید که: مُو؟ یک ناشناس
آه میدانم که روزی روزگاری میرسد
میرویم آنسوتر از غمها من و یک ناشناس
نجمه زارع
توی دنیا هست حتماً مثل تو یک ناشناس
با صدای ساعتِ قلبم از این پس مایلم
بشمرم این لحظهها را تا سه! دو! یک!... ناشناس،
میرسد میپرسم ای خوبِ جنوبی کیستی؟
خیره میماند و میگوید که: مُو؟ یک ناشناس
آه میدانم که روزی روزگاری میرسد
میرویم آنسوتر از غمها من و یک ناشناس
نجمه زارع
۹۴/۰۱/۱۰