کسی نبود قرار از دلی جوان ببرد ؟
دوشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۱۸ ب.ظ
کسی نبود قرار از دلی جوان ببرد ؟
دو جرعه خنده بیارد به جاش جان ببرد ؟
کسی نبود مرا از هزار فصل شروع
به شاعرانهترین فصل داستان ببرد ؟
به جای این همه رخدادهای پر کش و قوس
به فصل پر کشش آخرالزمان ببرد
دلم گرفته نه از تو، که از تمام زمین
کسی نبود دلم را به آسمان ببرد
خدا بخیر کند سرنوشت دنیا را
اگر که نام تو را باد بر زبان ببرد
درست عین همان قطره اشک لامذهب
نخست ناز کند، بعد خانمان ببرد
سرم فدای خیالات آن که این ایام
به احتمال کمی عاشقی گمان ببرد
خمار روح مرا شیشه شیشه باید شست
مؤدبانه بگو ساقی استکان ببرد
خیال کرده که جز آتش است حاصل او
کسی که جرعهای از عشق در دهان ببرد ؟
آرش شفاعی
۹۷/۰۱/۰۶