هم‌قافیه با باران

کشیده می‌شوم و می‌روم به جذبه‌ی دوست

يكشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۱۶ ق.ظ

کشیده می‌شوم و می‌روم به جذبه‌ی دوست
که اصل رود به سودای وصل، دریاجوست

فضای سینه برآکندم از هوای سحر
که هر چه سوی من از دوست می‌رسد، نیکوست

کدام تا بنمایند روی ماهش را
مدام آینه و آب را، بگو و مگوست

به هر طرف که کنم رو، جز او نمی‌بینم
جهانش آینه گردان جلوه، از همه روست

چه جای شکوه که یارای شکر نیز نماند
مرا که بغض عزیزش گرفته راه گلوست

شبی اثیر وی از خواب من گذشت و مرا
هوای بستر و بالین، هنوز وسوسه بوست

نماز عشق که بی‌قبله می‌گزارندش
دو رکعت است و ز خونش به جای آب وضوست

عجب چه می‌کنی از عشق دوست در دل من؟
که گاه ناب‌ترین باده در شکسته سبوست.

حسین منزوی

۹۷/۰۱/۰۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۱)

منزوی عااالیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران