کنار آمدم و...آمدم کنار خودم
جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۷:۴۳ ب.ظ
کنار آمدم و...آمدم کنار خودم
درست مثل همیشه سر قرار خودم
کسی هوای مرا با خودش به جاده نبرد
نشسته ام سر راهی... به انتظار خودم
به زیر سنگ لحد...زیر سقف این خانه
به حجم کوچک یک قبر در فشار خودم
نشسته تیزی پرگار روی نقطه ی غم
که چرخ می خورم اینگونه در مدار خودم
"و با تو تا ته دنیا..."...هنوز یادم هست
و مانده ام سر قولم به اعتبار خودم
سرم به شانه ی این شعر ها کشیده نشد
به دوش حوصله سربار زیر بار خودم
به هر کجا بروم باز بی قرار توام
قسم به معنی "لا یمکن الفرار" خودم
هزار و سیصد و اندی ست...رفته ام از دست
در این سیاهی تاریخ... سوگوار خودم
دوباره دسته گلی می برم به گورستان
برای شادی روحم... سر مزار خودم
درست لحظه ی ماندن که رفتنی بودم
"کنار آمدم و... آمدم کنار خودم...."
ظهیر مومنی
۹۵/۰۲/۱۷