کی گفتمت از کوی من با دیده گریان برو
دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۱۴ ق.ظ
کی گفتمت از کوی من با دیده گریان برو
چون گل به بزم عاشقان خندان بیا خندان برو
گر بوسه می خواهی بیا، یک نه دو صد بستان برو
این جا تن بی جان بیا، زین جا سراپا جان برو
صد بوسه ی تربخشمت ، از بوسه بهتر بخشمت
اما ز چشم دشمنان، پنهان بیا، پنهان برو
هرگز مپرس از راز من، زین ره مشو دمساز من
گر مهربان خواهی مرا، حیران بیا حیران برو
در پای عشقم جان بده، جان چیست، بیش از آن بده
گر بنده ی فرمانبری، از جان پی فرمان برو
امشب چو شمع روشنم، سر می کشد جان از تنم
جان ِ برون از تن منم، خامُش بیا سوزان برو
امشب سراپا مستیم، جام شراب هستیم
سرکش مرو ازکوی من افتان بیا خیزان برو
بنگر که نور حق شدم، زیبایی مطلق شدم
در چهره ی سیمین نگر، با جلوه ی جانان برو
سیمین بهبهانی
۹۴/۰۶/۰۹