گاه گاهی چهره ی شادش که درهم می شود
شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۱۴ ب.ظ
گاه گاهی چهره ی شادش که درهم می شود
قامت لبخندم از بار غمش خم می شود
دختری سرخوش که وقتی مو پریشان می کند
لشکر آشفته ی توفان منظم می شود
سایه های سبز پلکش می رساند عید را
جامه ی مشکی که می پوشد، محرم می شود
رنجشی تا می رسد بر روی ماهش زآفتاب
ابروان آسمان ناگاه درهم می شود
می نشیند، روسری را اندکی شل می کند
در دلم پیوند های عشق، محکم می شود!
محمدرضا طاهری
۹۵/۰۵/۲۳