گرفته حال نگاهم، دلم به دنیا نیست
جمعه, ۱ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۲۹ ب.ظ
گرفته حال نگاهم، دلم به دنیا نیست
در انتظار که هستم؟ خدا هم اینجا نیست
دروغگو شده آیینهای که میپنداشت
کسی به غیر خودش خسته از تماشا نیست
شکنجه، وصلهی ناجور روح ما شده است
بگو که عشقپرستی، سکوت زیبا نیست
سپردهایم همین یک حباب هستی را
به خشم وحشی رودی که رو به دریا نیست
نشسته بغض حقارت به چشمهای همه
نپرس حالت ما را، مجال آوا نیست
چه انتقام عجیبی گذشته میگیرد!
از آرمان تعصب، که فکر فردا نیست...
مرضیه خدیر
۹۳/۱۲/۰۱