گر سرو را بلند به گلشن کشیدهاند
سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۲۲ ب.ظ
گر سرو را بلند به گلشن کشیدهاند
کوتاه پیش قد بت من کشیدهاند
زین پاره دل چه ماند که مژگان بلندها
چندین پی رفوش، به سوزن کشیدهاند
امروز سر به دامن دیگر نهادهاند
آنان که از کفم دل و دامن کشیدهاند
آتش فکندهاند به خرمن مرا و خویش
منزل به خرمن گل و سوسن کشیدهاند
با ساقهی بلند خود این لالههای سرخ
بهر ملامتم همه گردم کشیدهاند
کز عاشقی چه سود؟ که ما را به جرم عشق
با داغ و خون به دشت و به دامن کشیدهاند
حال دلم مپرس و به چشمان من نگر
صد شعله سر به جانب روزن کشیدهاند
سیمین! در آسمان خیال تو، یادها
همچون شهابها، خط روشن کشیدهاند
سیمین بهبهانی
۹۴/۰۶/۱۰