هم‌قافیه با باران

گر نمی‌آمیخت با ظاهرپرستی دین ما

پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۱۲ ق.ظ
گر نمی‌آمیخت با ظاهرپرستی دین ما
سایه‌ی نفرین نمی‌افتاد بر آمین ما

در تقلای عبادت غافل از مقصد شدیم
از سفر واداشت ما را توشه‌ی سنگین ما

عشق را گفتم چرا بر من نبستی راه؟ گفت
راه بر گمراه بستن نیست در آیین ما

بی تو چون بیمار، زیر دست عقل افتاده‌ایم
این طبیب ای کاش برمی‌خاست از بالین ما

ای که گفتی دوستانم رشک بر من می‌برند
دشمنان هم چون تو ناچارند از تحسین ما

فاضل نظری
۹۵/۰۲/۳۰
هم قافیه با باران

کتاب

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران