هم‌قافیه با باران

گر چشم دل بر آن مه آیینه رو کنی

يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۸ ب.ظ

گر چشم دل بر آن مه آیینه رو کنی

سیر جهان در آینه ی روی او کنی
خاک سیه مباش که کس برنگیردت

آیینه شو که خدمت آن ماهرو کنی

جان تو جلوه گاه جمال آن گهی شود

کایینه اش به اشک صفا شست و شو کنی

خواب و خیال من همه با یاد روی توست

تا کی به من چو دولت بیدار رو کنی

درمان درد عشق صبوری بود ولی
با من چرا حکایت سنگ و سبو کنی

خون می چکد ز ناله ی بلبل درین چمن

فریاد از تو گل، که به هر خار خو کنی

دل بسته ام به باد، به بوی شبی که زلف

بگشایی و مشام مرا مشکبو کنی

اینجاست یار گم شده گرد جهان مگرد

خود را به جوی سایه اگر جست و جو کنی


امیر هوشنگ ابتهاج

۹۴/۰۴/۲۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران