گفتند راه افتاده در این کوی و آن برزن
سه شنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۵:۰۵ ب.ظ
گفتند راه افتاده در این کوی و آن برزن
میگوید آن سرسخت افتاده به دام من!
هر طور رسوایم کنی انکار خواهم کرد
آیا شما را بنده جایی دیدهام اصلن؟
وقتی که دیدی تشنهام اما ابا دارم
با من شدی ظالمتر از شمر بن ذیالجوشن
آب خوشی هم از گلو پایین نخواهد رفت
معشوقِ آدم وای اگر روزی شود دشمن
آنان که فهمیدند پای یک نفر ماندم
رفتارشان با من شده مانند یک کودن
گفتند دختر غم مخور! این هم نشد آن هست!
اینها نمیفهمند فرق مرد را با زن
دیگر تو را هرگز ندیدم تشنهات ماندم
مُردم ولی شکر خدا پاک است این دامن
گفتند راه افتادهای در کوچههای شهر
بیهوده میگردی به دنبال کسی چون من
انسیه سادات هاشمی
۹۴/۰۱/۰۴