هم‌قافیه با باران

یاد آن روزی که بهمن گل به بار آورده بود

شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۹ ب.ظ

یاد آن روزی که بهمن گل به بار آورده بود

و آن زمستانی که با خود نوبهار آورده بود

یاد باد آن دل تپیدن های مشتاقان یار

و آن عجب نقشی که آن زیبانگار آورده بود

عشق ما صد رشته جان در لعل نوشش بسته بود

حسن او صد چشم دل، آیینه وار آورده بود

از گلستان شهیدان تا به مهرآباد عشق

موج دریای زمان، چشم انتظار آورده بود

منکران گفتند با یک گل نمی گردد بهار

لیک ما دیدیم، یک گل صد بهار آورده بود

شب پرستان را به کار خویش حیران کرده بود

آفتاب ما که صبحی بی غبار آورده بود

«ما به او محتاج بودیم، او به ما مشتاق بود»

که آن چنان، باغ محبت گل به بار آورده بود

در نگاهش جلوه گل بود و با غوغای عشق

در «چمن» هر گوشه ای را صد هَزار آورده بود


محمدرضا یاسری

۹۴/۰۴/۲۰
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران