هم‌قافیه با باران

یار آمد و من طاقت دیدار ندارم

پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۴ ب.ظ

یار آمد و من طاقت دیدار ندارم

از خود گله‌ای دارم و از یار ندارم

شادم که غم یار ز خود بی‌خبرم کرد

باری، خبر از طعنهٔ اغیار ندارم

گفتم چو بیایی غم خود با تو کنم شرح

اما چه کنم؟ طاقت گفتار ندارم

لطف تو بود اندک و اندوه تو بسیار

من خود گلهٔ اندک و بسیار ندارم

گو: خلق بدانند که من رندم و رسوا

از رندی و بدنامی خود عار ندارم


هلالی جغتایی

۹۳/۰۷/۰۳
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران