یک استکان داغ چای مجازی
سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۳۹ ق.ظ
یک استکان داغ چای مجازی
نوشید و زد به کوچههای مجازی
آلوده بود باز شهر و هوایش
مانند عشق در فضای مجازی
شد با شتاب بازعازم جایی
اما کجا؟ به ناکجای مجازی
بلعید تند چند قرص مسکّن
امّا چه سود از دوای مجازی
سیمای شهر یک عبارت مغلوط...
پر از «من» و «تو» و «شما»ی مجازی
اینجا کسی به نام دوست ندارد
هرچند هست آشنای مجازی
او یک پرنده بود و عاشق پرواز
معتاد شد به یک هوای مجازی...
محمدرضا ترکی
۹۶/۰۲/۱۲