یک جین صنم و نگار و سیمین بفرست
یک جین صنم و نگار و سیمین بفرست
معشوقه به جای بنجل از چین بفرست
بگذار کمی نژادمان فرق کند
اسباب نکاحمان زماچین بفرست
آن دلبرکانِ شوخِ بادامی چشم
با حفظ تمامی ِ موازین بفرست !
حالا که ز حوریان جدا افتادیم
جمعیت دختر شیاطین بفرست !
تا در شب ازدواج سوتی ندهم
حتما دو سه تا برای تمرین بفرست
در کار صدور تیشه و فرهادیم
یک جعبه ولی انار شیرین بفرست
سجاده و مهرمان که چینی شده است
کپسول نماز و شربت دین بفرست !
پالانِ خری برای من کوچک بود
اسبی کن و هم قدِ خودم زین بفرست!
وقتی که دعای ما ندارد تأثیر
از غیب برای بنده نفرین بفرست
آمارِ تصادفات کشور بالاست
اسب و خر و گاو ! جای ماشین بفرست
باران که جنوب بی خیالش شده است
از روی کرم دو قطره بنزین بفرست
ملت که درونِ حوضِ شادی غرق اند
مُشتی زن و مرد زار و غمگین بفرست !
حالا که زبان پارسی قاط زده است
این شعرِ مرا به خط لاتین بفرست
یا رب! صله را برای این شاعرِ خوب
لطفی کن و سنگ پای قزوین بفرست!
راشدانصاری
آفرین به خالوراشد