هم‌قافیه با باران

یک جین صنم و نگار و سیمین بفرست

دوشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ب.ظ

یک جین صنم و نگار و سیمین بفرست
معشوقه به جای بنجل از چین بفرست

بگذار کمی نژادمان فرق کند
اسباب نکاحمان زماچین بفرست

آن دلبرکانِ شوخِ بادامی چشم
با حفظ تمامی ِ  موازین بفرست !

حالا که ز حوریان  جدا افتادیم
جمعیت دختر شیاطین بفرست !

تا در شب ازدواج سوتی ندهم
حتما دو سه تا برای تمرین بفرست

در کار صدور تیشه و فرهادیم
یک جعبه ولی انار شیرین بفرست

سجاده و مهرمان که چینی شده است
کپسول نماز و شربت دین بفرست !

پالانِ خری برای من کوچک بود
اسبی کن و هم قدِ خودم زین بفرست!

وقتی که دعای ما ندارد تأثیر
از غیب برای بنده نفرین بفرست

آمارِ تصادفات کشور بالاست
اسب و خر و گاو ! جای ماشین بفرست

باران که جنوب بی خیالش شده است
از روی کرم دو قطره بنزین بفرست

ملت که درونِ حوضِ شادی غرق اند
مُشتی زن و مرد زار و غمگین بفرست !

حالا که زبان پارسی قاط زده است
این شعرِ مرا به خط لاتین بفرست

یا رب! صله را برای این شاعرِ خوب
لطفی کن و سنگ پای قزوین بفرست!


راشدانصاری
۹۴/۰۸/۱۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۱)

عالیه
آفرین به خالوراشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران