یک نفر سبز چنان سبز که از سرسبزیش
جمعه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۰۱ ب.ظ
یک نفر سبز چنان سبز که از سرسبزیش
میتوان پل زد ازاحساس خدا تا دل خویش
رعشه ای چند شب است آفت جانم شده است
اول اسم کسی وردزبانم شده است
آی بیرنگتر از آینه یک لحظه بایست
راستی این شبح هر شبه تصویر تو نیست؟
اگر این حادثهی هر شبه تصویر تو نیست
پس چرا رنگ تو با آینه اینقدر یکی است؟
حتم دارم که تویی آن شبح آینهپوش
عاشقی جرم قشنگی است به انکار مکوش
آری آن سایه که شب آفت جانم شده بود
آن الفبا که همه ورد زبانم شده بود
اینک از پشت دل آینه پیداشده است
و تماشاگه این خیل تماشا شده است
آن الفبای دبستانی دلخواه تویی
عشق من آن شبح شاد شبانگاه تویی
بهروز یاسمی
۹۳/۰۶/۲۸