کم کم زمان واقعه نزدیک می شود
دنیا به چشم قافله تاریک می شود
« إنّی أعوذُ بِکَ مِــنَ الکَربُ و البلاء »
تیری به دست حرمله شلیک می شود
تا می رسد به گوش عمو بانگ العطش
آشفته سوی علقمه تحریک می شود
دستان پر توان تو ای ساقی حرم!
از تن جدا و فدای " أخیک " می شود
فردا که نینوا سر و پا شور محشر است
این حق و باطل است که تفکیک می شود
نه ! نه ! طلوع مکن ای صبح ! درگذر
دارد زمان واقعه نزدیک می شود
حنظله ربانی