هم‌قافیه با باران

خارق العاده اند چشمانت، تازه این با حساب ارفاق است
چشمهایت فقط نه در ده ما، شهره در بیکران آفاق است 

چشم آتش بیار معرکه ات، هیزم خشک و تر نمیفهمد
پشت هم پلک میزنی شاید، این نه چشم است، سنگ چخماق است 

می هراسم که سیل گیسویت با خودش هرچه هست را ببرد
می هراسم، ولی خدا را شکر، موی تو در مهار سنجاق است 

دل یکتاپرست من باید با خودش حل کند مسائل را
تو که با آن دو چشم کافرکیش، گفته ای هرچه شرط ابلاغ است 

ای به بار آمده! به دستی که در نگهداری ات تکیده نخند
باغبان نیز حق آب و گلش ــ گرچه ناچیز ــ گردن باغ است 

سید ایمان زعفرانچی

۹۳/۱۰/۱۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران