دورشد
و رفتنش را
جاده یکطرفه قضاوت کرد
مانده بودم
میان ترافیک سنگین سکوت، جدایی، بی برو
برگرد لعنتی
حرکت از پاهای من پریده بود
حرکت از قلب من پریده بود
روی لب هایم
رنگ لب هایم از این همه حرکت پریده بود
پریدم وسط جاده
جاده از قله پریده بود
توپریده بودی
و دره
مثل من دهانش باز مانده بودو
مثل من تو دردهانش افتاده بودی و
صدایمان به پای کوه نمی رسید
می خواستم
از تصمیم پیچیده ی جاده برگردم
سرعت بالای رفتنت به کشتنم داد
منیره حسینی