اگر چه آینه ام، خانه در لجن دارم
مباد قسمت تان خانه ای که من دارم
تکان دهنده ترین شعرت ای رفیق، کجاست
بخوان بخوان، هوس زیر و رو شدن دارم
امید آمدنت را به ناامیدی داد
چه شکوه ها که از این کهنه پیرهن دارم
منی که با تن زخمی همیشه عریانم
ارادتی به شهیدان بی کفن دارم
"در اندرون من خسته دل ندانم کیست"
گمان کنم بتی از جنس خویشتن دارم
تبر به دست پدر بود، دست من خالی است
پدر خیال شکستن نداشت، من دارم
سعید بیابانکی