برای بار چندم ، خویش را در نام ها گم می کنم امشب
در انبوه چه من های فراموشی ، تلاطم می کنم امشب
منِ خندان ، منِ گریان ، منِ در این میان یک عمر سرگردان
چه بسیارند من هایی که با آنها تفاهم می کنم امشب
مرا از شش جهت آیینه هایی کوژ می بلعند پی در پی
و من از ازدحام چهره ی خود تبسم می کنم امشب
مگر دوزخ بسوزاند گناه این همه در خویش ماندن را
که در این واپسین دیدار هم با خود تکلم می کنم امشب
خودم را می شناسم ، هر کجا باشد به دیدارش نمی آید
کسی جز من ، که او را هم به چشمان خودم گم می کنم امشب
چه پیدا و پنهانی ، چه آغاز و چه پایانی ، نمی دانی
که با این حجم حیرانی ، چه با اذهان مردم می کنم امشب
سید ضیاءالدین شفیعی
کانال ما در تلگرام hamghafiebabaran@