اینکه لهجهم شیرینِس شک ندارم کاری توه
شیرینی لهجهی اصفانی از آثاری توه
یه ِنفِر فقط یه بار کافیه مِزّهد بوکوند
بعدی اون یه بار، دیگه عمری گرفتاری توه
بقیهی سوغاتیا، کناری تو کم میآرن
کلّی میدونی امام، اینگاری بازاری توه
نه فقط نصفیجهان یا اینکه اون نصفی دیگهش
آدمی فضاییام حتّی خِریداری توه
ذوقی اصفانی بودهس که انگبینو گز کوند
بایدم قورت بِمالد* هر کی طِرفداری توه
پسّهای، بادومی، آردی، عسلی، چیچی بیوتیک!**
اینا تازه یوخته از جلوه و رخساری توه
قربوند برم میذاری سَری تو قِر بیریزیم
اینَم از صبری تو و طاقِتی کِشداری توه
تو توو خوشمِزِّگی رو دستی همه، بلند شُدهی
هر کی ادعاش میشُد، نوکِری درباری توه
ما تو رو دوس میداریم؛ تو قلبی ما وا جا داری
دل و باری همهمون، مخزن و انباری توه
شعری «احسانپور» اگر مزّه دارد، جایی خودش
اصی هر کی هر چی گفتهس همهش اشعاری توه
رضا احسانپور
پاورقی:
* قورت مالیدن= پز دادن
** گز پروبیوتیک نوعی گز است