ای دختری که مثل تو را ما ندیده ایم
از هر چه غیر نامِ شما دل بریده ایم
گویا که ما هماره به معراج رفته ایم
آن دم که در عزای تو باسر دویده ایم
ارزان به دستِ ما نرسید این بلای عشق
این تحفه را به نقدِ جوانی خریده ایم
در روضه های کرب و بلا سر شکسته ایم
وقتی که ذکرِ حال شما را شنیده ایم
هر چند پی به اوج قضایا نبرده ایم
اشکیم و پای بیرق "زینب" چکیده ایم
سیروس بداغی